لکتین ها گروهی از ترکیبات غیر مغذی پروتئینی هستند که در بافتهای گیاهی و حیوانی وجود دارند. در بافتهای گیاهی عمدتاً در دانه یافت میشود هر چند در ریشه گیاهان نیز حضور دارند. همچنین منابع لگومینه نیز سرشار از لکتین میباشد. لکتینها در اصل گلیکوپروتئینهای غني از سيستئين هستند که نوع قند موجود در ترکیبات آنها بر حسب نوع لکتین متفاوت است ، به عنوان مثال قند لکتین سویا از نوع مانوز میباشد. همچنین مولکولهایی غیر آنزیمی و غیر مصون میباشند. در همه جای طبیعت حاضر هستند و ممکن است به قندهای محلول یا قندهایی که بخشی از گلیکوپروتئین یا گلیکولیپید هستند بچسبند.
در گیاهان خانواده لگومینه دو لکتین با کربوهیدرات نامشخص شناسایی شده است. یکی لکتین مرتبط با بازدارنده آنزیم آلفا آمیلاز در «Phaseolus vulgaris» و دیگری arcelin که یک پروتئین سیستم دفاعی دانه است و در برخی از گیاهان هم نوع یافت شده است. هر دو پروتئین حدود 60- 50 درصد تشابه توالی با دو لکتین «PHA-L» و «PHA-E» از فازئولوس وولگاریس نشان میدهند.
نام لکتین از کلمه لاتین «legere» مشتق شده ، که به معنی «to select» میباشد.
لکتینها برای اولین بار حدود 120 سال پیش در گیاهان کشف شدند. پیتر هرمان استیلمارک برای اولین بار لکتین را در رساله دکتریاش حدود سال 1888 میلادی در دانشگاه دورپات تعریف کرد. این هماگلوتینین ، که همچنین بسیار سمی بود ، توسط این دانشمند از دانه های درخت کرچک «castor» با نام علمی «Ricinus communis» جدا شد و «ricin» نام گرفت. این پروتئین شامل دو دامین میباشد؛ قسمت اول به باقیماندههای گالاکتوزیل سطح سلول چسبیده و این توانایی را به پروتئین میدهد تا وارد سلولها شود. قسمت دوم آنزیم N-glycosidase است که نوکلئوبازها را از rRNA برش میدهد و در نتیجه باعث ممانعت از سنتز پروتئین و مرگ سلول میشود.
در ابتدا لکتین در مقیاس وسیعی تولید شد و تحت واحد تجاری «کانکاناوالین A» در دسترس قرار گرفت ، اما در حال حاضر لکتینها بیشترین استفاده را در خالصسازی مولکولها و ساختارهای سلولی حاوی کربوهیدرات دارند.
ساختار و عملکرد لکتین در گیاهان و جانوران
لکتین های لگوم یکی از بزرگترین خانوادههای پروتئینی میباشند. تاکنون بیش از 70 نوع لکتین گزارش شده است. لکتین گیاهان لگومینه در خواص فیزیکوشیمیایی به یکدیگر شباهت دارند ، اگرچه در خصوصیات کربوهیدراتشان با هم اختلاف دارند. آنها شامل 2 تا 4 زیرواحد با وزن مولکولی حدود 30 کیلو دالتون میباشند و هر زیرواحد یک منطقه برای اتصال کربوهیدرات ویژه دارد. واکنش با قندها نیازمند وجود یونهای کلسیم و منگنز میباشد. مطالعات اشعه X نشان دادهاند که با وجود اختلاف در توالیهای اولیه پروتئینها ، چین خوردگی زنجیرههای پلی پپتیدی در ناحیهای از منطقه اتصالی کربوهیدرات مشابه است. منطقه اتصالی کربوهیدراتِ این لکتینها شامل 2 آمینو اسید حفظ شده روی صفحات بتا و دو حلقه میباشد. یکی از این حلقهها حاوی فلزات کلسیم و منگنز است و باقیماندههای آمینواسیدی در منطقه اتصالی قند را نگهداری میکند. توالیهای آمینواسیدی این لوپها نقش مهمی در اختصاصی بودن اتصال کربوهیدرات ویژه این لکتینها بازی میکنند.
محتملترین وظیفه لکتینهای گیاهی ، در دفاع از میزبان است. آنها همچنین از طرف باکتریها به منظور برقراری رابطه همزیستی «symbiosis» شناسایی میشوند.
پروتئینهایی با دامین لکتینی در سلولهای حیوانی یافت شدهاند. رسپتورهای «ERGIC-53» و «VIP-36» یک دامین لکتینی در قسمت لومنی خود دارند و به ترتیب در قسمتهای سیس و ترانس شبکه گلژی متمرکز شدهاند. عمل آنها مرتب نمودن و حمل گلیکوپروتئینهای تازه سنتز شده ER و شبکه گلژی به غشا است.
همچنین لکتین دیگری بعنوان رسپتور آنزیمهای هیدرولیتیک حاوی مانوز6- فسفات را شناسایی میکند و متعاقباً اهداف این پروتئینها برای تحویل به لیزوزومها میباشد. بیماری I-cell یک نوع نقص در این سیستم منحصربفرد است.
لکتین ها فعالیتهای بیولوژیکی متفاوت زیادی در جانوران دارند ، از تنظیم چسبندگی سلولی گرفته تا سنتز گلیکوپروتئین و کنترل میزان پروتئین در خون. همچنین ممکن است گلیکوپروتئینهای داخل سلولی و خارج سلولی محلول را به هم متصل نمایند.
یکی از مهمترین اثر لکتین ها چسباندن سلولها یا ذرات موجود در بدن جانداران به هم میباشد و از همین خاصیت ، هم میکروبها و هم سیستم ایمنی بدن استفاده میکنند. مثلاً لکتین موجود در سطح سلولهای مجاری صفراوی باعث چسبیدن میکروبها و پارازیتهایی که به کیسه صفرا حمله کردهاند میشود و یا میکروبها با استفاده از همین خاصیت چسبندگی به مخاط درونی بدن چسبیده و بیماری مربوطه را ایجاد میکنند.
همچنین برخی ویروسها از لکتینها برای اتصالشان به سلولهای ارگانیسم میزبان در طی عفونت استفاده میکنند.
برخی لکتینها در سطوح بیرونی سلولهای کبد پستاندار یافت میشوند که بطور اختصاصی باقیماندههای گالاکتوز را تشخیص میدهند. گمان میرود که این رسپتورهای سطح سلول مسئول حذف گلیکوپروتئینهای خاصی از دستگاه گردش خون باشند.
لکتینها همچنین نقشهای مهمی در سیستم ایمنی بازی میکنند ، توسط شناسایی کربوهیدراتهایی که منحصراً در پاتوژنز یافت میشوند یا آنهایی که خارج از دسترس سلولهای میزبان هستند ، بعنوان مثال لکتین فعال کننده مسیر کمپلمان و لکتین متصل به مانوز.
خیار دریایی پروتئینی موسوم به لکتین تولید میکند که از گسترش انگل مالاریا جلوگیری و آن را از بین میبرد. این پروتئین از گسترش انگلها در داخل معده حشرات جلوگیری میکند. محققان برای تحریک پشهها به منظور تولید لکتین ، قسمتی از ژن خیار دریایی که این پروتئین را تولید میکند را با ژنی از پشه آنوفل ترکیب کردند. نتایج نشان داد که این ترکیبات علیه چندین انگلی که منجر به بیماری مالاریا میشوند بسیار مفید واقع میشود. لکتین زمانی که انگلهای مالاریا در مرحله آغازین گسترش موسوم به اووکینت هستند ، میتواند به عنوان سمی خطرناک در مقابل انگل مالاریا عمل کند.
زعفران حاوي لکتين ميباشد و گفته شده است که خاصيت ضد سرطاني زعفران به وسيله ي لکتين تعديل ميشود.
لكتين ها همچنین ميتوانند به عنوان سموم ضد حشره براي مهندسي ژنتيك - مقاومت به حشرات - مورد استفاده قرار گيرند. توجهات اخير بطور عمده بر روي لكتين «Galanthus nivalis» كه به GNA نيز معروف است ، متمركز شده است ، زيرا كه فعاليت ضد شته از خود نشان ميدهد. ژن اين پروتئين ، با موفقيت در گونههاي گياهي مختلفي همچون سیبزمینی ، و گوجهفرنگي بيان شده است. اولين بار توليد سیبزمینی حاوي لكتين توسط «آرپاد پوستاي» سر و صداي زيادي در مورد امنيت گياهان تغيير يافته ژنتيكي به پا كرد. اخيراً «نيكلاس بيرچ» و همكاران از مؤسسه تحقيقات گياهان زراعي اسكاتلند دريافتهاند كه سیبزمینی حاوي لكتين بالا از نظر تركيبات دور كننده ديگري به نام گليكوآلكالوئيد فقير است. برگ سیبزمینی غني از لكتين 44% كمتر از حد معمول گليكوآلكالوئيد دارد. به نظر ميرسد اشكال كار در خود فرآيند انتقال ژن باشد, چرا كه انتقال ژن مربوط به تركيب دور كننده ديگري موسوم به بازدارنده تريپسين, گليكوآلكالوئيد را به ميزان 70% كاهش داد. آزمونهاي آزمايشگاهي با سیبزمینی تغيير يافته نشان داد كه GNA ، مرگ و مير حشرات را افزايش نميدهد ، اما سبب كاهش قابل ملاحظهاي در باروري آنها ميشود. يك ويژگي مهم GNA اين است كه بر عليه حشرات مكنده و نفوذ كننده نيز عمل مينمايد. با اين وجود ، يك عيب آن اين است كه اين پروتئين زماني خوب عمل ميكند كه به مقادير فراواني بلعيده شود ، يعني زماني كه حشره در معرض مقادير ميكروگرمي اين پروتئين در آزمايشات زيست سنجي در جيره غذايي قرار داده ميشود. بنابراين ، اگر چه كه چند ژن دیگر كد كننده لكتين - آگلوتينين جنين گندم و لكتين برنج - در گياهان تراريخت بيان شدهاند ، ولي تأثير حشره كشي آنها بسيار كمتر از آن است كه مؤثر واقع شوند.
به نظر میرسد لکتین ها برای اتصال ریزوبیوم به گیاه ضروری باشند. غلظت بالای لکتینها در دانههای گیاه با رشدشان کم میشود ، که به نقش لکتین در جوانه زنی و شاید در بقاء دانه اشاره دارد. شاید یک نقش دیگر لکتین ، اتصال به گلیکوپروتئینهای سطح بیرونی سلولهای پارازیتی باشد.
از ریشه گیاه شبدر یک نوع لکتین بنام تریفولین ترشح میشود که یک پروتئین گیاهی است و میل ترکیبی زیاد برای قندهای خاص دارد. این لکتین فقط به 2- داکسی گلوکز میچسبد. کپسول پلی ساکاریدی ریزوبیوم تریفولی از پلیمرهای 2- داکسی گلوکز است ، بنابراین باکتری به کمک کپسول خود به تار کشنده شبدر چسبیده و آگلوتینه میشود.
لکتین به کربوهیدرات خاصی میچسبد مثلاً برخی فقط به لاکتوز میچسبند ، برخی به مانوز ، گالاکتوز ، فروکتوز و...
کاربرد لکتین در پزشکی
لکتینهای تصفیه شده از نظر کلینیکی مهم هستند. از خاصیت دیگر لکتینها این است که نزدیکی زیادی با گروههای خونی داشته و هر لکتین روی گروه خونی خاصی اثر نامساعد داشته و بیماری را ایجاد میکند. آنها برای تایپینگ خون مورد استفاده قرار گرفتهاند. بعضی از گلیکولیپیدها و گلیکوپروتئینهای سطح گلبولهای قرمز میتوانند توسط لکتین شناسایی شوند.
• لکتین استخراج شده از گیاه «Dolichos biflorus» برای شناسایی سلولهای گروه خونی A1 بکار میرود.
• لکتین بدست آمده از دانههای گیاه «Ulex europaeus» در شناسایی آنتیژن گروه خونی H کاربرد دارد.
• یک لکتین از گیاه «Vicia graminea» جدا میشود که برای شناسایی آنتیژن گروه خونی N مورد استفاده قرار میگیرد.
سمیت لکتین ها
درجه سميت لكتينها متفاوت بوده و حتي بعضي از آنها مثل لكتين موجود در گوجه فرنگي اصلاً سمي نميباشد. درضمن تأثير لكتين اختصاصي بوده و قابليت مضر بودن لكتين بستگي به نوع حيوان دارد ، مثلاً لكتين موجود در نخود هر چند براي خوك مضر است؛ ليكن براي موش ضرري ندارد. دلیل این امر اختصاصی بودن قابلیت لکتینهای متفاوت در امر چسباندن گلبولهای قرمز به یکدیگر میباشد. در دانه كرچك نيز نوعي لكتين كشنده وجود دارد ، به همين علت اين دانه غيرقابل خوردن است. همين طور لوبياي سياه خام به اندازهاي لكتين دارد كه ميتواند يك موش را در عرض كمتر از يك هفته بكشد. لكتينها بر روي قلب ، كليه و كبد انسان اثر ميگذارند ، قدرت انعقاد خون را كم ميكنند ، به جداره دستگاه گوارش آسيب ميرسانند و مانع تقسيم سلولي ميشوند. خوشبختانه حرارت دادن و پختن مواد باعث از بين رفتن لكتين آنها ميگردد. افرادي كه در ارتفاعات زندگي ميكنند و نميتوانند حرارت جوشيدن آب را به 100 درجه سانتیگراد برسانند ، بايد مواد غذايي حاوي لكتين را در ديگ زودپز بپزند.
اثر نامساعد لکتین روی دستگاه گوارش بیشتر از سایر دستگاههای بدن است. غذاهایی با غلظت بالایی از لکتین مانند لوبیاها ، آجیل و دانههای غلات اگر بیش از حد مجاز مصرف شوند ممکن است برای بدن مضر باشند. اثرات مضر شامل واکنشهای آلرژیک ، کمبودهای تغذیهای و واکنشهای سیستم ایمنی میباشند.
ممکن است میکروبهای دستگاه گوارش ، لکتین را به مواد سمی تبدیل کنند چرا که مصرف لکتین در جوجههایی که دستگاه گوارش آنها عاری از لکتین است عارضهای به همراه ندارد. اثر ضد مغذی لکتین بیشتر به علت ترکیب و چسبندگی آن با موکوس دیواره روده است که موجب صدمه زدن به سلولهای دیواره روده میشود و نتیجتاً اثر سوء بر جذب مواد مغذی خواهد داشت. یکی از دلایل عمدهای که موجب بازدارندگی لکتینها میگردد قابلیت بالای آنها در مقابل آنزیمهای پروتئاز است. این خاصیت لکتینها به دلیل وجود اتصالهایی است که بین پروتئین و قندها میباشد و حتی PH = 2 دستگاه گوارش را نیز تحمل میکند. همچنین كاهش فعاليت آنزيمهاي ديواره و ترشح بیش از حد پروتئينها در نتیجه توليد بيش از حد موكوس و از دست رفتن پروتئين پلاسما در لومن روده منجر به اسهال میگردد. لکتینها همچنین با اتصال به سلولهای اپیتلیال روده موجب رشد غیرطبیعی و برگشت ناپذیر روده میشود ، چگونگی تأثیرگذاری لکتین بر روند رشد روده چندان شناخته شده نیست. در هر حال سرعت رشد روده میتواند آنچنان باشد که پروتئین مصرفی حیوان بیشتر صرف این مهم گردد و از طرفی دیگر به خاطر تأثیر متابولیسم لکتین بر سلولهای اپیتلیوم همواره مقادیر زیادی پروتئین دفع شود تا حدی که جیره حاوی پروتئین بیش از حد محاسبه شده نیز نتواند جوابگوی سایر نیازهای حیوان گردد.
لکتینها قابلیت فوقالعادهای برای اتصال به قندهای انتهایی گلیکوکونژوگههای سلولی دارند. از آنجا که در سیر تغییرات نئوپلازی ، قندهای انتهایی گلیکوکونژوگههای سلولی تغییرات کمی و کیفی فراوانی پیدا میکنند ، الگوی واکنش سلولها به لکتینها نیز به شدت تغییر مییابد و شناسایی این تغییرات به کمک لکتینها میتواند مبنایی برای شناسایی سلولهای با پتانسیل بالا برای حرکت به سمت نئوپلازی باشد. مطالعات نشان داده است که قابلیت واکنش سلولهای نئوپلاستیک به لکتینها در کارسینومای پستان ، معده ، تخمدان ، مری و کولون متفاوت از همتای نرمال آنها است. بعلاوه نشان داده شده است که بیشترین میزان واکنش به لکتینها در ردیفهای سلولهای سطحی پوشش مخاط وجود دارد.
http://www.colony.ir